من هنوز گِل خاطره‌ی آخرین دیدار را


از ته کفش دلتنگی‌ام پاک نکرده‌ام


نشان به آن نشان دلواپسی که


پیچ آخر کوچه، روبروی کبودی دیوار


یک چتر بسته و یک شاخه شعر شکسته کاشته ام...

 

تو فراموش نمی شوی...

 

مثل خاطره ی پرواز برای سنجاقک،

 

حتی پس از مرگ!