پرنده بودی و از بام من پَرَت دادند
تو ساک بستی و نام مسافرت دادند
قَدَت خمید، نگاهت شکست، روحت مُرد
کلاغ های مزاحم چه بر سرت دادند؟!!
تو نیمِ دگرِ من بودی و ندانستی
چه داغ ها که به این نیمِ دیگرت دادند
خدا نخواست من و تو کنار م باشیم
درست لحظه ی آخر پَرَت دادند

+ نوشته شده در پنجشنبه یکم مرداد ۱۳۹۴ ساعت 4:15 توسط ارسلان